در این مقاله در مورد اعمالنفوذ در مردم (اجبار افراد برای رفتن به جایی که نمیخواهند بروند) صحبت نمیکنیم، بلکه در مورد متقاعدسازی (ایجاد تمایل در افراد برای رفتن به جایی یا انجام کارهایی که بتوانند بهترین خدمت را برسانند) صحبت میکنیم.
۱- استفاده از قدرت رفتار متقابل
بعضی افراد خودشان را ملزم میدانند کارهایی که دیگران برایشان انجام میدهند را جبران کنند. برای مثال من وقتی کارت تبریک عید نوروز از طرف کسی دریافت میکنم تمایل دارم من نیز متقابلاً برایش کارتی بفرستم. اگر شما با اقداماتی به مشتریان و کارکنان خود منفعت برسانید مطمئن باشید آنها خود را ملزم به جبران کار شما میدانند و به این طریق ممکن است کارهایی انجام دهند که شما از آنها درخواست کنید. به دیگران نشان دهید حاضرید کمکشان کنید و در گفتههایتان تأکید کنید.
۲- استفاده از کلمات طرف متقابل
این تاکتیک مستلزم دقت و توجه بالای شما به کلماتی است که افراد دیگر استفاده میکنند. مثلاً اگر من بگویم «غروب امروز زیبا و عالی است» و شما در پاسخ بگویید «بله فوقالعاده است»، کلمه کلیدی و مثبت جمله شما، کلمه «فوقالعاده» است؛ بنابراین، اگر بخواهم مطلبی برای شما ارائه دهم از این کلمه استفاده میکنم. اگر با زبان مشتریانتان با آنها صحبت کنید، آنها صحبتهای شما را با احتمال بیشتری قبول میکنند و تأثیر صحبتهای شما بیشتر خواهد بود. البته این را به خاطر داشته باشید که باید لحن کلام و حرکات بدن با کلماتی که ادا میشوند هماهنگی کامل داشته باشند.
۳- استفاده از تماسهای فیزیکی
روابط کسبوکارها با مشتریانشان بیشتر از طریق ایمیل، اسکایپ و متن صورت میگیرد ولی باید بدانند قدرت تماسهای فیزیکی (مثل دست دادن، در آغوش کشیدن) در ارتباط با مشتریان را بهطور فزایندهای از دست خواهند داد. آیا تابهحال تأثیر دست دادن و در آغوش کشیدن را دیدهاید؟ زمانهایی را برای ملاقات حضوری با مشتریان و کارکنانتان در نظر بگیرید. دست دادن با آنها میتواند اتصالی قویتر نسبت به دادن یک پیام از طریق ایمیل داشته باشد.
۴- اهرم اعتبار اجتماعی
ما برای پاسخ به رفتار دیگران ساخته شدهایم. با بیان کردن کارهایی که مشتریان دیگر برای شما کردهاند و گفتن موفقیتهایتان، درواقع اعتبار اجتماعی خود را به مخاطبان نشان میدهید و خود را بهعنوان آدمی تأییدشده ارائه میکنید. فقط مطمئن شوید از نمونه معتبری برای حمایت از موضوع خود استفاده کرده باشید (مثلاً از مشتریان دیگری که شما را میشناسند و به شما احترام میگذارند استفاده کنید). هدف شما این است که خود را فردی کم ریسک، با مزایایی عالی و تصمیمگیرندهای خوب نشان دهید.
۵- تنظیم پیشبینی زمانی
قانون پارکینسون مفهومی در مدیریت است که بیان میکند: «هر کاری بهاندازه زمانی که برای آن تخصیص دادهشده طول میکشد». مطمئن شوید که چارچوب زمانی برای خود ایجاد کرده باشید و به آنها توضیح دهید که چرا اهمیت دارد. پیشبینیهای خود را برای سه روز آینده و تغییر توجهتان به سمت اولویتهای مستقیم و شفاف را بیان کنید. اگر برای خود ضربالاجل و مهلت زمانی مشخص نکنید این برداشت را ایجاد میکند که چشمانداز کسبوکارتان برای شما بیاهمیت است و با این کار تأثیرگذاری کمی روی دیگران خواهید داشت. پیشبینی زمانی به شما کمک میکند اولویتهای خود را مدیریت کرده و تمرکز خود را بر کارهای مهم حفظ کنید.
۶- ایجاد بهترین برداشت اولیه از خودتان
در متقاعدسازی دیگران برداشت اولیه آنها از شما اهمیت زیادی دارد. اگر بتوانید در نخستین لحظات نظر مثبت طرف مقابل را جلب کنید، بخش مهمی از مسیر متقاعدسازی را طی کردهاید؛ و بالعکس اگر ذهنیت بدی از خود ایجاد کنید، باید انرژی عظیمی را صرف جبران آن کنید. شما باید بهترین برداشت اولیه خود را تعریف کرده و سپس برای رخ دادن آن تلاش کنید.