بر اساس آخرین گزارش سازمان آمار آمریکا، نرخ راهاندازی استارتآپها و کسبوکارهای کوچک کمتر از نرخ تعطیلی و از بین رفتن آنها است. ۴۰۰.۰۰۰ کسبوکار در مقابل ۴۷۰.۰۰۰ کسبوکار تعطیل شده به وجود آمدهاند و این از نظر استراتژیستهای اقتصادی نگرانکننده است.
در روزهای اولیه و حیاتی کسبوکار، استارتآپها با هزاران هزار مشکل مواجهاند که باید بر آنها غلبه کنند، مثل رقابت شدید بر سر مشتریان، بازار پول و سرمایه و سایر مشکلاتی که همواره ادامه دارند. درواقع شرکتها از این رقابت عقب میمانند. با آگاهی از این مشکلات قابل پیشبینی و درعینحال قابلاجتناب که بر رشد و توسعه شرکت اثر میگذارند، از تبدیلشدن شرکتتان به یک کسبوکار مرده متحرک اجتناب کنید.
۱. فقدان پشتیبانی
تحقیقات اخیر نشان دادهاند که بیشتر استارتآپها و شرکتهای کوچک با اندوختههای مؤسسان آن تأمین مالی میشوند. بر اساس گزارشی که گالوپ[۱] منتشر کرده است، ۷۹ درصد از شرکتهایی که کسبوکار خود را با ۵ نفر یا تعداد کمتری کارمند بعلاوه خودشان آغاز کردهاند، از پسانداز شخصی برای تحقق آرزوهایشان استفاده کردهاند.
ممکن است استفاده از پساندازهای شخصی بهتر از سرمایهگذاریهای دیگران و وام باشد، اما اگر مؤسسان شرکت وضعیت مالی مناسبی نداشته باشند، اوضاع بهسرعت رو به وخامت میگذارد.
۲. مشکلات مربوط به رشد کسبوکار
بسیاری از کسبوکارهای کوچک و استارتآپها زمانی که به موفقیت میرسند، شگفتزده میشوند. بسیاری از آنها هیچ برنامهای برای توسعه به شکلی مسئولانه و اثربخش ندارند و بقیه نیز در تلاش برای تأمین بودجه از بین میروند.
توجه داشته باشید که بودجه بیشازاندازه و کنترل خفقانآور افراد بیرون از شرکت در مراحل اولیه کسبوکار، شما را از لذت دیدن رشد کسبوکار نوپایتان محروم میکند. اگر محصولی متناسب با بازار و با قابلیت رشد به همراه کانالهای فروش مقرونبهصرفه و کارا در اختیار دارید، وقت آن است که کسبوکارتان را در مقیاس وسیعتری توسعه دهید.
۳. تیم ضعیف
نیروی کار با استعداد، مشتاق و مسئول، پایههای اصلی یک استارتآپ موفق را میسازند؛ بنابراین دقیقاً از همان روز اول، هدفتان باید استخدام و آموزش مؤثرترین افرادی باشد که همزمان با رشد سازمان، قادر به ایفای نقشهای بزرگتر و اداره سازمان، حتی بدون حضور شما باشند.
لازم است که تصمیمگیریها با دقت کافی اتخاذ شوند. اگر فکر میکنید وقت کافی برای این کار ندارید حتماً از کمکها و راهنماییهای برونسازمانی بهره ببرید.
۴. ناسازگاری شرکا
در روزهای اولیه شروع کسبوکار، علایق و رویاهای مشترک درباره شرکتتان ممکن است تمامی مشکلات کوچک یا اختلافاتی را که شما و شریکتان با یکدیگر دارید، پوشش دهد.
زمانی که استارتآپ رشد میکند، ناسازگاری با شرکا واضحتر میشود. ممکن است اختلافاتی در رابطه با استراتژیهای رشد و توسعه سازمان، روش بازاریابی یا تمرکز روی محصولات و خدمات و غیره وجود داشته باشد.
وقتی مؤسس شرکتی باشید غالباً از نظر احساسی به شدت درگیر شرکت میشود. این مسئله زمینه را برای به وجود آمدن اختلافات فراهم میکند. در بسیاری از موارد اختلافنظرها زمانی به وجود میآیند که یکی از شرکا فکر میکند که بار مسئولیت کارها را متقبل شده یا فکر میکند شرکای دیگر خود را کمتر با مسائل شرکت درگیر میکنند.
۵. کاهش نقدینگی
در کنار مشکلاتی که افراد دارند، پول (یا فقدان آن) نیز یکی از دلایلی است که نشان میدهد چرا بیشتر استارتآپها از هم میپاشند. مدیریت جریان نقدینگی یکی از مهمترین مسئولیتهای یک کارآفرین است.
شرکتهای نوپای بسیاری وجود دارند که هدفشان ساختن کسبوکاری بلندمدت با محصولی ملموس است که جهان را متحول کند. بیشتر آنان نعمت داشتن حمایتی میلیون دلاری از جانب سرمایهگذاران را ندارند اما با مطالعه شیوههای بسیار مؤثر و بدون خطای مدیریت، جریان نقدینگی خود را حفظ میکنند.