کسانی که تجربه راهاندازی استارتآپهای فناوری محور را داشتهاند بهخوبی میدانند که این کار سختتر و چالشیتر از آن چیزی است که معمولاً درجاهای مختلف از آن ذکر میشود. در ادامه قصد داریم به چند نمونه از درکهای اشتباهی اشارهکنیم که در زمان راهاندازی یک استارتآپ به آن میرسید.
۱- سرمایهگذاران بهطور شانسی روی استارتآپ ما سرمایهگذاری میکنند
سرمایهگذاری هیچوقت کار آسانی نیست. حتی اگر یک محصول بسیار باارزش و با پتانسیل بالا در درآمدزایی داشته باشید، بازهم باید به دنبال سرمایهگذاران مختلف باشید و آنها را قانع کنید که با سرمایهگذاری در کار شما میتوانند به سود مناسبی دست یابند. تصور نکنید که سرمایهگذاران با اطلاعات محدودی وارد سرمایهگذاری شده و تجزیهوتحلیلهای سطحی انجام میدهند؛ بنابراین مانند کارآفرینهای مغروری نشوید که احساس میکنند فقط خودشان از ایده و فرصتی که کشف کردهاند اطلاعات کافی دارند و بقیه هیچ اطلاعی نسبت به آن ندارند. سرمایهگذاری در استارتآپ خود را جدی بگیرید.
۲- نباید به فکر پول درآوردن باشیم
اشتباه دیگری که وجود دارد این است که تصور کنیم کارآفرینان هرگز به دنبال پول درآوردن و درآمدزایی نبودند. این کاملاً اشتباه است. تمام هدف کسبوکارها فروش محصولات و کسب درآمد از این راه است. شما حتماً زندگینامه کارآفرینانی را مطالعه کردهاید که در ۲ - ۳ سال اول درآمدزایی لازم را نداشتند، این قابلتحسین است اما به این معنی نیست که شما هم باید چنین روندی را برای شروع یک استارتآپ داشته باشید.
۳- همیشه اولین ایده، بهترین ایده است
بهندرت کارآفرینانی را پیدا میکنیم که از اولین ایده خود به موفقیت رسیده باشند. استارتآپهای خوب نتیجه بارها تجدیدنظر و بازبینی در ایده اولیه خود بودهاند. اگر شما ۱۰۰ درصد زمان خود را صرف ایده اولیه خود کردید ولی متوجه شدید که ایده خوبی نیست، ناامید نشوید. از این اتفاق بهعنوان یک فرصت استفاده کنید و از تجربههای آن برای ایده بعدی خود بهره بگیرید.
۴- مشتریان از همان ابتدا، متقاضی محصولات ما هستند
صحبت کردن بهتنهایی در مورد محصولتان کار راحتی است. شما بیشترین زمان، هزینه و انرژی خود را صرف تمرکز بر محصول و بهبود آن میکنید و زمان کمتری را صرف تحقیق و بررسی در مورد چیزی میکنید که مشتری به آن علاقهمند است. بااینوجود تلاش کنید نسبت به خواستههای مشتریان خود بیتوجه باشید. برای این کار باید از بازاریابی، تبلیغات و روشهای جذب مشتریان خود به شکل بهتری استفاده کنید. قبل از طراحی و تولید محصول بر روی بازار هدف خود تمرکز کنید و بدانید مشتریانتان به چه چیزهایی علاقهمندند.
۵- استارتآپ خواب و خوراک را از شما میگیرد
زمانی که داستان کارآفرینان موفقی چون استیو جابز یا مارک زاکربرگ را مطالعه میکنید متوجه میشوید که این افراد خواب و خوراک نداشتند و دائماً مشغول در کسبوکار خود بودند. آیا این داستانها واقعی هستند؟ شاید! اما قرار نیست این رفتارها بهعنوان یک قاعده و در همه شرایط برقرار باشد. درست است که شما در شرایط خاصی باید ۱۲ تا ۱۵ ساعت در روز مشغول به کار شوید، ولی قرار نیست این عامل بهعنوان معیاری برای رسیدن به موفقیت باشد. زمان خود را صرف فعالیتهایی کنید که باعث بهبود بهرهوری شما شود و تلاش کنید بین کار و زندگی خود تعادل مناسبی را برقرار کنید.
بهعنوان یک کارآفرین جوان که تازه قدم در این راه گذاشتهاید باید با فضای درست استارتآپها آشنا شوید، دائماً در حال پرسیدن سؤال باشید، با همکاران خود شبکهسازی کنید و از یادگیری اطلاعات اضافی خودداری کنید. تنها چیزی که باید به دنبال یادگیری آن باشید مطالبی است که باعث بهتر شدن عملکردتان در آینده خواهد شد. ۵ تصور غلطی که در بالا اشاره شد، به درک صحیح شما از راهاندازی یک استارتآپ کمک میکند و فضای واقعی استارتآپها را بهخوبی نشان میدهد.