نمیتوانید بدون خودآگاهی رهبر خوبی باشید.
پایه و اساس شخصیتی قوی، خودآگاهی است. خودآگاهی ما را قادر میسازد با هدفمندی، اصالت، پذیرش و اعتماد، به رهبری کردن بپردازیم. خودآگاهی، موفقیت و شکست ما را توجیه میکند. خودآگاهی به ما کمک میکند درک بهتری از خودمان داشته باشیم، و بدین ترتیب متوجه خواهیم شد برای برطرف کردن کمبودهای مدیریتیمان پیش از هر چیز، چه توقعی باید از سایرین داشته باشیم.
سوالی که به ذهن میرسد این است که چهطور میتوانیم خودآگاهی خود را پرورش و توسعه دهیم. راههای بسیاری برای این کار وجود دارد. در ادامه پنج نمونه از آنها مطرح شده است که به نظر من بیش از سایر راهها نتیجهبخش بودهاند.
* مدیتیشن کنید
بله، مدیتیشن. همانطور که بیشتر افراد میدانند، مدیتیشن فعالیتی است که به بهبود آگاهی لحظه به لحظهی ما منجر میشود. بیشتر انواع مدیتیشنها با تمرکز و درک کارهای سادهای مثل دم و بازدم آغاز میشود. اما لازم نیست این کار بهصورت رسمی و آیینی صورت گیرد، لحظههای متعددی که کار خود را متوقف میکنید و به تفکر میپردازید نیز میتواند موجب آگاهی بیشتر گردد. من شخصا قبل از خواب با چند ثانیه تمرکز بر نفس کشیدنم، آگاهی بیشتری به دست میآورم. برخی اوقات از اپلیکیشنهای متعددی که در این باره وجود دارند نیز کمک میگیرم. هنگام مدیتیشن، از خودم سوالاتی نیز میپرسم. از جمله:
- قصد دارم به چه چیزی دست یابم؟
- کدام یک از کارهایی که انجام میدهم، نتیجهبخش است؟
- کدام یک از کارهایی که انجام میدهم سرعت کار مرا پایین آورده است؟
- برای تغییر چهکاری میتوانم انجام دهم؟
اما مدیتیشنی که بیش از سایر انواع مدیتیشن انجام میدهم، کارهای پیشپاافتادهای است که تا حدی آرامشی درمانگر به همراه دارند؛ مثل شستن ظرفها، باغبانی، و اینکه صبحهای یکشنبه وقتی در موزهی هنرهای زیبا منتظرم کلاس نقاشی پسرم به پایان برسد، وقتی را به نوشتن اختصاص میدهم.
*برنامههای کلیدی و اولویتهای خود را یادداشت کنید
یکی از بهترین راهها برای افزایش خودآگاهی، یادداشت کردن کارهایی است که قصد انجام آنها را دارید. همچنین در کنار آن باید میزان پیشرفت خود در انجام اینکارها را نیز یادداشت کنید. برای مثال، ورن بافت (Warren Buffet) به این شهرت دارد که وقتی در کاری سرمایهگذاری میکند با جزئیات دلایل سرمایهگذاری خود را مطرح میکند. یادداشتهای او حکم ثبت تاریخی مسائل را دارند و به او کمک میکنند تشخیص دهد نتایج بعدی، حاصل قضاوت درستاند، یا کاملا اتفاقی هستند.
لی لو (Li Lu)، کمک-رهبر(co-leader) تظاهرات دانشجویی Tiananmen Square که در حال حاضر سرمایهگذاری معتبر است، یک بار برای من از فعالیتی گفت که با الهام از بنجامین فرنکلین (Benjamin Franklin) سالها آن را دنبال میکرده است. فرنکلین «ترازنامه»ای را از داراییها و بدهیهای شخصیتی خود تهیه میکرده است. فرنکلین معتقد بود با نوشتن هر نقطه قوتی که میتواند از دیگران فراگیرد و هر نقطه ضعفی که در خود متوجه میشود، میتواند بهتر ارزیابی کند که آیا«ارزش خالص» شخصیتاش در طول زمان در حال افزایش است یا خیر.
* تستهای روانسنجی بدهید
در کتاب Heart, Smarts, Guts and Luck من و همکارانم «آزمون استعداد کارآفرینی» سادهای طراحی کردیم تا متوجه شویم کدام ویژگیهای شخصیتی بیشتر به جانبداری در ایجاد کسبوکار و زندگی منجر میشوند. از بهترین آزمونهای شناخته شدهی این حوزه میتوان به Myers-Briggs و Predictive Index اشاره کرد، اما همهی اینها قصد دارند بهعنوان نقطه دادهای در جهت خودآگاهی بیشتر عمل کنند. یکی از مسائلی که در طراحی همهی آنها یکسان بوده این است که هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. در عوض، این آزمونها طراحی شدهاند تا پاسخدهندگان را وا دارند مجموعهای از ویژگیهای شخصیتی را انتخاب کنند که توصیف دقیقتری از آنها در مقایسه با سایر افراد ارائه میدهد. ما، در آزمونمان (که میتوان در www.hsgl.com به رایگان به آن دسترسی داشت)، از افراد میخواهیم در مجموعهای از پرسشها یکی از گزینههای داده شده را انتخاب کنند، مثل اینکه آیاموفقیت شما با آمار و ارقام بهتر توجیه میشود یا با حس درونی؟ آیا بیشتر تحت تاثیر احساسات هستید یا اعمال؟ تامل برای انتخاب یکی از گزینهها در چنین پرسشهایی، به پاسخدهندگان کمک میکند شخصیت واقعی خود را بهتر درک کنند.
* از دوستان معتمد خود بپرسید
هیچ کدام از ما کاملا نمیدانیم که چگونه در مقابل دیگران ظاهر میشویم. بنابراین باید به بازخورد نزدیکان، دوستان و استادان خود تکیه کنیم. وقتی به دنبال چشماندازهایی صادقانه، انتقادی و عینی هستید، به دوستانتان اطلاع دهید و از آنها بخواهید نقش آینههایی صادق را ایفا کنند. فضایی ایجاد کنید که دوست یا همکارتان بتواند در آن از اینکه نظر خود را بهصورت غیررسمی، اما مستقیم و صادقانه به شما ارائه میدهد احساس امنیت کند. به این معنی که چیزی شبیه این بگویید: «ببین، واقعا بهعنوان یک دوست این سوال را میپرسم، لطفا راجع به این موضوع با من صادق باش. قبول؟»
استراتژی دیگر این است که از دوستانتان بخواهید هر بار رفتاری از شما سر میزند که خودتان هم میدانید اشتباه است و قصد تغییرش را دارید، به شما تذکر دهند. برای مثال ممکن است بگویید «ببین، من خودم میدانم که در هر گفتوگویی دخالت میکنم و سعی میکنم ماجرایی بهتر از ماجرای شما تعریف کنم، اما لطف کن و هر بار که این کار را تکرار میکنم -ترجیحا بهصورت غیرمستقیم- به من بگو تا جلوی این کار را بگیرم.»
* در محل کارتان بهصورت منظم بازخورد بگیرید
علاوه بر اینکه بهصورت غیرمستقیم و هرچند وقت یکبار از دوستان و خانوادهتان بازخورد میخواهید، از فرایندها و سازوکارهای محل کار خود نیز بهره بگیرید. اگر چنین چیزهایی وجود ندارند، ببینید آیا میتوانید چرخههای بازخورد رسمی بیشتری ایجاد کنید. به فرض اینکه این کار بهدرستی انجام شده باشد، بازخوردهای سازنده و رسمی به ما این امکان را میدهند که نقاط قوت و ضعف خود را بهتر مشاهده کنیم. در شرکت سرمایهگذاری مخاطره آمیز من، یعنی Cue Ball، موسسان کارآفرین را تشویق کردهایم که فرایند رسمی و سالانه بازخورد ۳۶۰ درجه را راهاندازی کنند تا به بازخوردهایی در رابطه با سبکهای کاری و شایستگیهای مختلف دسترسی داشته باشیم.
رمز رسیدن به بازخورد رسمی موفق این است که الف) فرایندی داشته باشید و ب) مدیر کارآمدی برای این فرایند داشته باشید. نکتهی دوم مستلزم این است که در شرکتتان، افراد خوبی را در سمت مدیریت منابع انسانی داشته باشید، یا از تسهیلگران و مشاورانی خارج از شرکت استفاده کنید. معمولا استفاده از افرادی که در خارج از شرکت قرار دارند کارآمدتر است، زیرا آنها گرفتار پیشداوری و پاسخهای کلیشهای نیستند. وقتی فرایند بازخورد کامل شد، لازم است همهی افرادی که درگیر آن هستند مهمترین نکاتی را که برای آنها به دنبال دارد یادداشت کنند و دربارهی آن تامل کنند. هم نقاط قوتی که انتظارشان را نداشتید یادداشت کنید، و هم هر ضعف یا نقطه کوری که شاهدش هستید.
در آخر، همهی ما به دنبال خودآگاهی هستیم. هیچکس بدون آن هرگز نمیتواند به صورتی کاملا کارآمد رهبری کند. افراد فقط با خودآگاهی میتوانند به «همخوانی میان خود واقعی و خود ایده آل» نزدیکتر شوند تا آنچه میگویند، میاندیشند و احساس میکنند همگی متناسب باشد. ایجاد خودآگاهی مسئلهای است که باید همهی عمر برای آن کوشش کنیم. این کار هرگز به پایان نمیرسد. بااینحال این پنج فعالیت عملگرا کمک خواهند کرد در این مسیر سریعتر قدم بردارید و بیشتر پیش بروید.