تعارض، بخشی از زندگی روزانه و قطعا بخشی از کسبوکار است و نیازی به پنهان کردن این مساله نیست. وقتی ما هرروز زمان زیادی را با افراد یکسانی سپری میکنیم، تعارض اجتنابناپذیر است. ولی بهعنوان یک رهبر، ممکن است شما بیشتر وقتتان را صرف موضوعاتی مثل بهره وری و انجام پروژهها قبل از زمان مقرر نمایید و کمتر برای حل تعارضات وقت بگذارید. ممکن است هنگام بروز تعارضات و مشکلات، به دنبال یک راهحل سریع باشید؛ یعنی افرادی را که «مشکل آفرین» هستند پیدا کنید و آنها را از سایرین جدا نمایید. اگرچه شما نیت خوبی دارید، اما شکار فرد دردسرساز، زدن برچسب مشکل آفرین بر پیشانی او، و کنار گذاشتن او راهحل مناسبی نیست. برچسب زدن به اعضای تیم، و اجازه دادن به آنها برای برچسب زدن به یکدیگر، و دادن لقب «دردسر ساز»، «مشکل آفرین» و ... فقط باعث میشود فاصلهها و جداییها بیشتر شوند.
اگر به تعارضات بهخوبی رسیدگی نشود، بین افراد فاصله ایجاد شده و مانعی بر سر راه خلاقیت و بهره وری میشود. برای آنکه تیم شما دوباره انسجام قبلی را پیدا کند و بتواند موفق شود، راه دیگری هم هست که تاثیر بیشتری دارد. البته هر چهقدر هم که تلاش کنید تا انسجام تیم حفظ شود، ممکن است به این نتیجه برسید که کارمند خاصی در تیم حضور دارد که با فرهنگ تیم همخوانی ندارد و بنابراین شاید با خودتان فکر کنید که آیا زمان آن رسیده که راه خودتان را از او جدا کنید یا نه؟
به آن دسته از رهبران یا اعضایی که با تیم تناسب دارند، اما به همکاران خود برچسبهای مخرب و مشکلآفرین میزنند، پیشنهاد میکنم به نکاتی که در مورد رفع این مشکل نوشتهام مراجعه کرده و آنها را مطالعه کنید تا بتوانند محیط مناسبتر و متعادلتری ایجاد نمایند.
صرفنظر از اینکه تیم شما درحالحاضر دچار تعارض هست یا خیر، اکنون زمان خوبی است که همه را دور هم جمع کنید و قوانین زیر را برای حل تعارضات به شیوهای سالم، چه برای امروز و چه برای آینده، وضع نمایید:
* تعارض، بخشی از زندگی است و باید به شیوهای حرفهای و مثمرثمر به آن پرداخت
به نقل از businessdictionary «تعارض نوعی مقاومت یا خصومت است که حاصل تفاوتها یا ناهماهنگیهای واقعی یا درک شده میباشد.» به کلمه «درک شده» توجه داشته باشید. ما بهعنوان مربی میدانیم که درک افراد، همان واقعیت آنهاست. اگر درک تیم شما از یک فرد یا موقعیت، منفی باشد، دیدگاه آنها منفی خواهد بود، و توانایی آنها برای یافتن راهحل بهطورکلی تحت تاثیر این نگرش قرار خواهد گرفت. واقعیت این است که تعارض زمانی ایجاد میشود که ارزشهای افراد با هم در تضاد باشد. مردم احساس میکنند چیزی که خیلی برایشان اهمیت دارد مورد بیحرمتی قرار گرفته است. بنابراین تیم خود را در مورد این مسایل آموزش دهید، و سپس با استفاده از این تمرین تیمسازی، به آنها کمک کنید تا دیدگاهشان را تغییر دهند.
از تکتک اعضا بخواهید دیدگاه خود را در مورد موقعیت موجود بیان کنند. سپس از آنها بخواهید از زاویه دیگری نگاه کرده و دیدگاه احتمالی طرف مقابل را توضیح دهند. این تمرین به آنها کمک میکند تا از خودشان دور شوند و با طرف مقابل همدلی بیشتری داشته باشند. زمانی که همه اعضا دیدگاههایشان را به اشتراک گذاشتند، آنها را تشویق کنید تا نظرات یکدیگر را عنوان کرده و درستی آن را تعیین کنند. ضمنا یادآوری کنید اگر دیدگاه طرف مقابل با دیدگاه خودشان مغایرت داشت، نباید آن را بهمنزله نوعی خصومت شخصی تلقی کنند.
* فرهنگی را بسازید که در آن ارزشهای تکتک افراد بهخوبی شناخته شود
زمانی که تعارض ایجاد میشود، ممکن است اعضای تیم نسبت به جایگاهشان در سازمان و ارزشی که برای سازمان دارند، احساس ناامنی کنند. شما تکیهگاه آنها هستید و آنها چشم امیدشان به شماست تا راهنماییشان کنید و آنها را دوباره به وضعیتی حاکی از ثبات و انسجام برگردانید. به آنها یادآوری کنید که همگیشان بخش مهمی از سازمان شما هستند و اطمینان حاصل کنید که تکتک آنها میدانندکه همه برای سازمان، منحصربهفرد و ارزشمند هستند. بگذارید بدانند که برای کارشان ارزش قایل هستید و به آنها فرصت دهید تا نگرانیهایشان را بهطور مستقیم با شما در میان بگذارند و از آنها بخواهید به شکلی ثمربخش و حرفهای این کار را انجام دهند. سپس از افرادی که دچار تعارض شدهاند بخواهید چند دقیقه وقت بگذارند و به احترام و ارزشی که برایشان قایل هستید فکر کنند، آن را عمیقا در درون خود نهادینه کنند، و سعی کنند با همین حس احترام و ارزش به یکدیگر نزدیک شوند.
* زمینههای مشترک را پیدا کرده و روابط خود را از نو بسازید
تک تک اعضای تیم شما با یکدیگر حداقل در یک موضوع مشترک هستند و آن عشق به ارزشها و رسالت سازمان است، مگر آنکه سازمان شما افراد مناسبی را استخدام نکرده باشد. گاهی زمانی که همه هیجانزده و عصبانی هستند و احساساتشان جریحهدار شده است، لازم است تغییر جهت داده و از تنشها دور شوند. به آنها نشان دهید که چهطور میتوانند از تعارضات به نفع سازمان بهره ببرند و اختلافات را به جلسات طوفان فکری تبدیل کنند. در این جلسات از تکتک افراد خواسته میشود تا راهحل خود را ارایه دهند و نهتنها مشکل را حل کنند، بلکه شرایط بهتری را ایجاد نمایند. میتوانید چنین پرسشهایی را مطرح کنید: «در این شرایط، بر سر چه موضوعی میتوانید توافق کنید؟» یا «ادامه این بحث چه فایدهای دارد؟» یا «امیدوارید با این بحث به چه نتیجهای برسید؟» پرسیدن این نوع پرسشها به همه یادآوری میکند که همه آنها در این شرایط سهیم هستند و بدین ترتیب آنها را تشویق میکند تا کنار هم باقی بمانند و بر پیشرفت و تحقق رسالت خود تمرکز کنند.
با رسیدگی به تعارضات به این شکل، هرگونه اختلاف و تناقض به فرصتی برای درک یکدیگر و افزایش اعتماد و ارتباط تبدیل میشود.