موفق شدن یک استارتآپ امری بسیار دشوار، با هزینهها و ریسک بالاست. اگر استارتآپ درزمینهی سختافزار فعالیت کند، این دشواری دوچندان هم میشود.
در این شرایط باید هوش و احتیاط ویژهای به خرج دهید، زیرا کوچکترین اشتباهات ممکن است هزینههای هنگفتی به بار بیاورند.
سه نکته را که در استارتآپ خودم آموختهام و دانستن آنها میتواند شانس شما را برای موفقیت در ارائهی محصولات سختافزاریتان بهمراتب افزایش دهد، در اینجا با شما در میان خواهم گذاشت.
۱. صد در صد مطمئن شوید که محصول مناسب را تولید میکنید.
ایجاد تغییر یا ارتقاء محصول در سختافزارها بسیار سختتر از نرمافزارهاست. تقریبا از نسخهی بازبینی شدهی یک نرمافزار بلافاصله میتوان پرده برداری کرد امّا همین کار برای یک محصول فیزیکی، ممکن است ماهها زمان ببرد؛ آن هم بدون احتساب زمان لازم برای مهندسی محصول اصلاح شده. لذا جمعآوری سریع و دقیق دادههای تحقیقاتی از بازار میتواند نقشی بسیار حیاتی ایفا کند. هر چه بیشتر از نظرسنجیها و تحقیقات آنلاین استفاده کنید، به نفعتان است.
همچنین تا جایی که میتوانید با متخصصان مختلف در ارتباط باشید و دربارهی محصول از آنها بازخورد بگیرید. نگران نباشید که مبادا کسی ایدهی شما را بدزدد؛ در دنیای واقعی این اتفاق نمیافتد.
۲. با یک تولیدکننده مشارکت کنید.
مهمترین کاری که باید برای موفقیت در استارتآپ سختافزاری خود انجام دهید، شراکت با یک تولیدکننده است. داشتن یک تولیدکنندهی مناسب در کنارتان، پشتوانهای بینظیر در کاهش هزینههای راهاندازی خط تولید، توسعهی محصول و حتی انبارداریست.
باید تولیدکنندهای بیابید که محصولی مشابه محصول شما را میسازد و ظرفیت تولید اضافی و استفاده نشده هم داشته باشد. هیچ تولیدکنندهای از ظرفیت استفاده نشده خوشش نمیآید زیرا معنایش ماشین آلات خوابیده و پرسنل بیکار است. احتمال استقبال این تولید کنندگان از شراکت با شما بسیار بالاست. در اغلب موارد، تولیدکننده مایل است که لااقل از وجود یک مشتری نسبتاً عمده و علاقهمند به محصول هم اطمینان حاصل کند؛ پس تا حد امکان، همزمان با یافتن تولیدکننده، روی پیدا کردن مشتری هم متمرکز شوید.
۳. اول فروش، بعد خرید. نه برعکس !
بهاحتمالزیاد مهمترین توصیه برای استارتآپی که قصد فروش سختافزار دارد، همین است. برای این استارتآپها، موجودی انبار، بزرگترین تهدید به شمار میرود. بدترین اتفاق ممکن آن است که انبار شما پر از موجودی کالایی باشد که نتوانید آنها را بفروشید.
در ابتدای کار، به تعداد محدودی از محصولتان برای ارائهی نمونه، آزمایش بازار و مواردی از این قبیل نیاز دارید. اما پس از آن، همیشه قبل از آن که به خرید مواد اولیه دست بزنید، باید از مشتری سفارش تولید گرفته باشید. این نکته (در واقع قانون) بسیار راحت نادیده گرفته میشود امّا این بزرگترین اشتباهی است که ممکن است مرتکب شوید.
تبعیت از این قانون، پیشرفت اولیهی شما را کمی کند میکند، زیرا بسیاری از مشتریان تنها وقتی از شما خرید میکنند که محصول شما در انبار و آمادهی ارسال باشد. اما در این مرحله باید از این مشتریها چشم بپوشید و بهجای آن بر مشتریانی تمرکز کنید که به شما سفارش تولید میدهند.
یکی از راهکارهای نیل به این هدف، فروش به مشتریان برون مرزی است. مشتریان داخل کشور به خاطر سرعت در دریافت سفارش ترجیح میدهند تا از موجودی انبار شما خرید کنند.
این امر شامل حال مشتریان بینالمللی که مستقیماً از کارخانهی شما در خارج خرید میکنند، نخواهد شد. اصولا باید در هر کشوری یک توزیعکننده عمده داشته باشید که کار انبارداری را بهجای شما انجام دهند.
اگر همیشه اول بفروشید و بعد اقدام به خرید نمایید، همواره میتوانید خود را از انبار کردن کالا معاف کنید. تنها رعایت همین یک اصل میتواند بهطور قابل ملاحظهای شما را در مسیر ثبات و سودآوری به پیش ببرد.