شما استارتآپ موفقی را بر مبنای یک محصول یا خدمت هستهای (اصلی) راهاندازی کردهاید. کسبوکار شما بهمرور رونق میگیرد و وارد مرحله جدیدی از رشد میشوید. قاعدتاً مرحله بعدی که باید انجام دهید این است که محصول یا خدمت خود را توسعه دهید البته ممکن است این کار را هم انجام ندهید.
زمانی که در حال اضافه کردن محصولات یا خدمات جدید به کسبوکار خود هستید استراتژیهای وسوسهانگیز و اغراقآمیزی را تدوین میکنید.
کایسر سراجادین (Kaiser Serajuddin) مؤسس Better Body Bootcamp معتقد است که توسعه سریع محصولات و خدمات میتواند در بلندمدت به کسبوکار شما لطمه وارد کند.
بسیاری از استارتآپها در زمان توسعه محصولات و خدمات خود مرتکب چنین اشتباهی میشوند. آنها محصولات و خدمات خود را توسعه میدهند قبل از اینکه محصولات و خدمات اصلی خود را به بهترین شکل ممکن کامل کرده باشند.
این استراتژی که بخواهید محصولات مختلفی را به انواع و اقسام مشتریان عرضه کنید در بسیاری از مواقع قدرت شما را در بازار کاهش داده و شما را مجبور به تلاشهای اضافی و بینتیجه در کسبوکارتان خواهد کرد.
زمانی که میخواهید از مشتریانتان درباره آنچه میخواهند یا دوست دارند سؤالاتی بپرسید، معمولاً موارد زیر اتفاق میافتد:
۱-آنها نمیدانند که چه مسئلهای دارند
۲-آنها فکر میکنند میدانند چه مسئله یا نیازی دارند ولی اشتباه میکنند
۳-آنها میدانند چه مسئلهای دارند ولی حقیقت را به شما نمیگویند.
شرکتهای مشهور (نظیر آمازون، نتفلیکس و پاندورا) برای پیشبینی رفتار مشتری کشف کردهاند که «دادههای ضمنی» (مانند رفتارهای مشاهدهشده مشتری) نسبت به «دادههای صریح» (مانند اطلاعات ارائهشده توسط مشتری) قابلاعتمادتر است. درواقع پیچیدهترین شرکتها برای پیشبینی رفتار مشتری، ترجیح میدهند که بجای گوش دادن به مشتریان، رفتار آنها را مشاهده و بررسی کنند.
کسبوکار خود را قاطعانه و بهسرعت معرفی کنید.
تصور کنید در فرودگاه به مشتری سابق خود برخورد میکنید. بعد از صحبتهای اولیه، از شما میپرسد کسبوکار جدید شما چگونه است؟ وقتی شروع به جواب دادن میکنید به این فکر میافتید که از کجا باید شروع کنم؟
سپس همانطور که شما در حال سازماندهی افکار خود هستید، شماره پرواز او را اعلام میکنند و او در حال رفتن خواهد بود؛ بنابراین اگر آمادگی بیشتری داشتید و در مورد کسبوکار خود به او اطلاعات میدادید، مطمئناً زمان بیشتری در کنار شما میماند تا بتواند جلسه ملاقاتی را با شما هماهنگ کند.
این موقعیتی است که شما میتوانید از «ارائه آسانسوری» در آن کمک بگیرید.
ارائه آسانسوری سخنرانی کوتاه، قانعکننده و از پیش آمادهشدهای است که توضیح میدهد شرکت شما بهطور واضح و مختصر چهکاری انجام میدهد. این مهارت برای ایجاد علاقه نسبت به کسبوکار، ایده، طرح، محصول و حتی خودتان کاربرد دارد. یک ارائه آسانسوری خوب نباید بیشتر از ۲۰-۳۰ ثانیه (زمان سوار شده به یک آسانسور تا پیاده شدن) طول بکشد.
اگر صاحب یک کسبوکار کوچک یا یک استارتآپ هستید، پول زیادی برای خرج کردن در تبلیغات گرانقیمت مانند رقبای بزرگ خود ندارید. برای رقابت در همان سطح اما با بودجه کمتر، باید هوشمندانهتر بازاریابی کنید.
از طوفان مغزی با شرکای کسبوکار و دوستان خود شروع کنید تا بتوانید ترفندهای بازاریابی مؤثر و درعینحال ارزانقیمتی را انتخاب نمایید.
این روش، ایدههایی را تولید میکند که برای کسبوکار شما مناسب هستند و ارزشهای کلیدی کسبوکار و پیام بازاریابی شما را ترکیب میکند.
در اینجا شصتویک ایدهٔ بازاریابی خلاق را به شما معرفی خواهیم کرد:
مدت زیادی است که بازاریابان و طراحان گرافیک فهمیدهاند که رنگ، نقش مهمی در موفقیت کمپینهای بازاریابی ایفا میکند. رنگهای خاص میتوانند احساسات خاصی در مشتریان برانگیزند، درنتیجه باعث ایجاد ارتباط آنها با برند و ایجاد انگیزه برای خرید میشوند. لیست زیر ۱۰ رنگ را معرفی میکند که فروش را افزایش میدهند و احساسات خاصی به وجود میآورند:
۱- قرمز
قرمز، رنگ قدرت است. این رنگ توجه مردم را جلب میکند، به همین دلیل است که به محبوبترین رنگ برای بازاریابی تبدیل شده است. فقط یادتان باشد که بیشازاندازه از رنگ قرمز استفاده نکنید.
یادگیری مهارتهای شنیداری برای همه، بهویژه رهبران امری ضروری است. معمولاً افراد تمایل دارند که مهارت صحبت کردن خود را بهبود دهند. با بررسی بسیاری از دورهها، کارگاهها و آموزشها میفهمیم که صحبت کردن بهویژه سخنرانی برای عموم مردم یک مهارت موردتوجه و خواستنی است.
سخنرانی و صحبت کردن عمومی، بهعنوان توانایی ضروری برای کسانی در نظر گرفته میشود که تمایل به ارتقای شغلی خود در کسبوکار و سیاست دارند. اما با اینکه در مورد اهمیت صحبت کردن زیاد گفته میشود ولی عملاً مهارت گوش دادن نادیده گرفته شده است.
میتوان ثابت کرد که مهارت گوش دادن مؤثر، بهاندازه صحبت کردن اهمیت و ضرورت داد. همه دوست دارند صحبتهایشان شنیده و درک شود، بنابراین افرادی که این شرایط را بهواسطه اعتماد و وفاداری برای کسی فراهم کنند موردتقدیر و احترام آنها واقع میشوند.
من در بخشی از کلاسهای کارآفرینی، به دانشجویانم آموزش میدهم که چگونه سرمایه خود را افزایش دهند. وقتیکه مردم این را میشنوند، اغلب یک سؤال میپرسند: مهمترین چیزی که دربارهٔ افزایش سرمایه باید بدانم چیست؟ در این مورد برای کارآفرینان، چهار درس اهمیت ویژهای دارد که در زیر بیان شده است:
۱. برای اکثر کارآفرینان، تأمین مالی بیرونی، ارزش وقت گذاشتن ندارد.
تنها بخش کوچکی از کسبوکارهای جدید، پول موردنیاز برای شروع را از فردی تهیه میکنند که جزء یکی از مؤسسان آن کسبوکار نیست؛ بنابراین، درصورتیکه کسبوکار شما داراییهای ارزشمند زیادی ندارد که بتوان بهعنوان وثیقه برای یک وام از آنها استفاده کرد، یا اگر صاحب ایدهٔ استارتآپی با پتانسیل رشد بسیار بالا به همراه یک نقشهٔ خروج از کسبوکار نیستید، بعید است که تهیه پول از بیرون، نتیجهبخش باشد. شما بهتر است مدل کسبوکاری را برای توسعه انتخاب کنید که نیاز به سرمایه کمتری و بهجای اینکه وقتتان را صرف تلاش برای جمعآوری پول کنید تأمین مالی استارتآپ را خودتان بر عهده بگیرید.
موارد زیر بعضی از هوشمندانهترین استراتژیهای هک رشد هستند که توانستند میلیونها کاربر را طی یک دوره کوتاهمدت جذب کنند:
۱-شما در یک عکس فیسبوک تگ شدهاید
CTR (نرخ کلیک) یک ایمیل اطلاعرسانی، مانند این ایمیل فیسبوک میتواند بیش از ۷۵٪ باشد و بهاحتمالزیاد در عرض چند دقیقه بعد از دریافت، این کلیک انجام میشود. چنین ایمیلی میتواند ساعتها شما را در تعامل نگه دارد و دلیل تعامل بالا در فیسبوک هم همین است؛ اما درنهایت، هیچچیز بهتر از mention شدن در یک نظر و یا تگ شدن در یک عکس فیسبوک تأثیرگذار نیست چراکه هرروز بیش از سیصد و پنجاه میلیون عکس جدید در فیسبوک به اشتراک گذاشته میشود که این رقمی فوقالعاده است.
مقالات دیگر …
صفحه17 از26